واقعه کربلا ترجمه نفس المهموم
58,000 تومان
101
این کتاب که او را واقعه کربلا و کتاب نفس المهموم نیز می شناسند یکی از کتاب های راوی از حادثه دشت کربلا می باشد حادثه ای که چندین هزار نفر راه امام عصر خویش پیشوای زمان خود و یکی از یادگاری های آخرین پیامبر دوران را بستند و او و همرانش را به شکل فاجعه واری شهید می کنند
این مدل تمام شده است
محصولات مشابه
معرفی کتاب واقعه کربلا:
نفس المهموم که روایت گر واقعه کربلا و آنچه در دشت نینوا صورت گرفته است می باشد توسط انتشارات نگاران قلم به چاپ رسیده است. کتاب نفس المهموم یکی دیگر از کتاب هایی است که شیخ عباس قمی گرد آوری کرده است. این محدث توانا و متبحر شیعی در قرن چهاردم هجری قمری می باشد که از معروف ترین کتاب های نویسنده ی کتاب واقعه کربلا می توانیم مفاتیح الجنان را نام ببریم کتابی که منتخبی از دعاها و اعمال است که او از کتب مختلف شیعی گرد آوری کرده است. کتاب نفس المهموم یکی از کتاب هایی است که میرزا ابوالحسن شعرانی ترجمه کرده است. علامه میرزا ابوالحسن شعرانی مترجم کتاب واقعه کربلا متولد ( 1320 ه.ق تهران_1393 ه.ق) عارفی وارسته‚ استاد علوم اسلامی و همچنین متبحر در تاریخ‚ فلسفه‚ نجوم‚ ریاضیات‚ ادبیات و دیگر علوم قابل توجه در عصر خویش بود. مقبره مترجم کتاب نفس المهموم در نزدیکی حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری در یک بازار است.
درباره ی کتاب واقعه کربلا:
این کتاب که او را واقعه کربلا و کتاب نفس المهموم نیز می شناسند یکی از کتاب های راوی از حادثه دشت کربلا می باشد حادثه ای که چندین هزار نفر راه امام عصر خویش پیشوای زمان خود و یکی از یادگاری های آخرین پیامبر دوران را بستند و او و همرانش را به شکل فاجعه واری شهید می کنند امام حسینی که امام سوم شیعیان می باشد و برای شیعیان نیز دارای احترام بالایی می باشد و به شکلی می شود جایگاه امام حسین در دل های شیعیان را جایگاهی خاص دانست.
کتاب واقعه کربلا در پنج باب تهیه شده که به ترتیب عبارتند از:
باب اول: در مناقب امام حسین علیه السلام و ثواب گریستن
باب دوم: در ذکر وقایع پس از بیعت مردم با یزیدبن معاویه
باب سوم: وقایع پس از شهادت
باب چهارم: آنچه پس از شهادت حضرت ابی عبدالله حسین علیه السلام
باب پنجم: ذکر فرزندان حضرت حسین علیه السلام و زوجات آن
در بخشی از کتاب واقعه کربلا و یا نفس المهموم می خوانیم:
آن حضرت تا قصر بنی مقاتل رفت و بدان جا فرود آمد. خیمه یی برافراشته دید، فرمود: « این خیمه از آن کیست ؟ »
گفتند: « برای عبیدالله بن حر جعفری ست. »
فرمود: « او را نزد من بخوانید! » چون فرستاده ی امام، حجاج بن مسروق جعفی نزد او آمد، گفت: « اینک حضرت حسین بن علی علیه السلام تو را می خواند! » گفت: « انالله و انا الیه راجعون. » من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه امام حسین علیه السلام به کوفه آید و من آن جا باشم؛ سوگند به خدا! نمی خواهم او را ببینم یا او مرا ببیند! ...