
کتاب مغازه خودکشی – ژان تولی – زهرا قائدپوری – آزرمیدخت
59,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
ویژگی های محصول
وزن | 130 گرم |
---|---|
ناشر | |
نویسنده | |
تعداد صفحات | |
مترجم | |
قطع |
«آلن! چند بار باید بهت بگم ما به مشتریامون نمیگیم دوباره می بینمتون ما میگیم “خدا حافظ” چون قرار نیست دیگه اونا رو ببینیم هیچ وقت کی قراره این رو تو مغزت فروکنی؟» لوگریس تواچ وسط مغازه ایستاده بود. تکه کاغذی را در دست های مشت شده اش میفشرد و از عصبانیت می لرزید. فرزند کوچکش هم رو به رویش ایستاده بود و با خوش رویی به او نگاه می کرد.
او به طرف پسرش خم شد و با جدیت سرزنش کرد: «به علاوه ی اون دست از جیک جیک کردن بردار ادای او را درآورد. صب – ح بـ – خي – را وقتی مردم میان تو باید با یه صدای مرگ بار بهشون بگی چه روز بدیه، مادام!” یا “امیدوارم در اون دنیا خوش باشيد موسيوا ولطفا لطفا لبخند نزن! می خوای تمام مشتریامون رو بیرونی؟ چرا عاشق اینی که به مشتریامون با چرخوندن چشمات و تکون داد دستات کنار سرت خوش آمد بگی؟ فکر میکنی مردم میان اینجا که لبخند تو رو ببینن؟ واقعا روی اعصابه یا باید بهت پوزه بند ببندیم یا باید خودت درست رفتار کنی!
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
محصولات پیشنهادی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.